دفتر رصد و ارزیابی راهبردی اندیشکده مطالعات جهان اسلام؛ بر اساس ماموریت خود و در راستای ارائه ی تحلیل مستقیم و نگاه سایر رسانه های بین المللی و مراکز تصمیم ساز در صحنه ی جهان اسلام، اقددام به انتشار یادداشت، گزارش و تحلیل مقالات می نماید.

شرایطی که در سال 2000 به وقوع انتفاضه دوم منجر شد، بسیار شبیه به شرایطی  است که به این نا آرامی های اخیر منجر شده است.در این میان می توان نقش مسجد الاقصی را اساسی دانست .جرقه انتفاظه دوم زمانی زده شد که آریول شارون از حرم شریف بازدید کرد. با این اقدام، آریول شارون می خواست تسلط یهودیان را بر مسجد الاقصی نشان دهد.  موج جدید بحران ها زمانی آغاز شد که در سپتامبر ماه جاری نظامیان رژیم صهیونیستی به فلسطینیان در حیاط مسجد الاقصی حمله کردند این در گیری ها به مدت سه روز به طول انجامید البته افزایش تعداد زایران یهودی در سال های اخیر هم مزید بر علت شد.

از دیگر نقاط مشابه میان انتفاظه دوم و سوم شکست مذاکرات صلح فلسطین واسرایل تحت حمایت آمریکا بود .

در سبتامبر 2000 ،مذاکرات کمپ دیوید بدون هیچ نتیجه ای پایان یافت در حالی که اسرائیلی ها بعد از مذاکرات به زندگی طبیعی خود بازگشتند  و فلسطینیان هم بدون هیچ امیدی به زندگی تحت اشغال خود ادامه دادند.

امروز و بعد از شکست دور جدید مذاکرات، فلسطینی ها با اعتزاضات خود نشان دادند که هیج امیدی به  نتیجه مذاکره با اسرائیلی ها ندارند و  سیاست های  حکومت خودگران مبنی بر پیگیری مذاکرات صلح با رژیم صهیونیستی را امری بیهوده می دانند .

التزام محمد عباس به مذاکرات با رژیم صهیونیستی نتیجه بجز نا امیدی برای فلسطینیان نداشت و در طی نظرسنجی که در سپتامبر انجام شد 65در صد از فلسطینی ها در این نظرسنجی اعلام کردند که وقت رفتن محمود عباس فرا رسیده است .

این مسله برای دولت رژیم صهیونیستی هم روشن شد، اگرچه دولت نتانیاهو از طریق اجرای برنامه صلح اقتصادی با فلسطینیان سعی در کنترل در گیری ها دارد اما درواقع با گسترش شهرک سازی و و ناتوانی در برقراری آرامش در قدس، نتوانسته است به اهداف خود برسد .

فلسطینیان، وعدها ی نتانیاهو مبنی براینکه  رفتار خوب و حسن سلوک فلسطینیان ، افزایش خدمات به فلسطینیان را در بر خواهد داشت را نمی توانند باور کنند زیرا  افزایش مهاجران وشهرک سازی در زمین های فلسیطن اشغالی را در تعارض با وعده های نتانیاهو میدانند.

آرامش که طی مدتی برقرار شده بود موجب شد که اکثر صهیونیست ها مسئله فلسطین را فرا موش کنند اما با شروع انتفاظه نتانیاهو دست به برخوردهای نامعقول بسیاری زد که یکی از آن ها متهم کردن فلسطینی ها به هلوکاست علیه یهودیان بود .

با حذف قضیه فلسطین در سخنرانی باراک اوباما در سازمان ملل افق هایی که  فلسطینیان برای خود در نظر گرفته بودند دچار اختلال شد .برای فلسطینیان این اقدام پیامی مهمی داشت  که صلح وآرامش شما  نتیجه جز فراموش شدن شما در بر ندارد .

بعد از بی تفاوتی نسبت به قضیه ی فلسطین،  با شرو ع انتفاضه جان کری وزیر خارجه آمریکا به سرعت اقدام به برگزاری گفتگو ها میان محمود عباس و نتانیاهو کرد که البته به نظر می رسد این اقدام دیر هنگام است .

مسئله ای که در مورد سیاست خارجی آمریکا جالب توجه است این است که اهمیت انتفاضه فلسطین و درگیری های موجود میان فلسطینیان واسرائیل  با توجه به بحران های که منطقه خاورمیانه در حال حاظر با آن روبه رو است این مسئله را برای امریکایی ها کم رنگ تر کرده است .

البته ماهیت قضیه فلسطین متفاوت است اگرچه ملت های خاورمیانه دید گاهای متفاوتی را در مورد در گیری های  سوریه ،لیبی ویمن دارند اما در مورد قضیه فلسطین دیدگاه مشابهی دارند .

در این جا به این جمله زیبای وبلاگ نویس  مشهور تونسی عزالدین عبد المولی باید اشاره کرد که گفته بود  در هر درگیری ومعرکه ای، ممکن است اعراب قطب نما وجهت خود را گم کنند اما فلسطین همیشه راه درست را به آنها نشان می دهد .

این خشونت ها ودر گیری ها ممکن است ماهها ادامه پیدا کند وممکن است فردا تمام شود اما نکته مهم اینجا این است که همه چیز تغییر کرده است .

اقدامات مقاومت فلسطین پروژه سنتی مذاکرات را که دولت خودگردان همیشه مجری آن بود با شکست روبرو کرده است. حتی اگر این حرکت متوقف شود  ولی راه حل اساسی برای مشکلات فلسطینیان پیدا نشود به ناچار به زودی آتش قیام دیگری شعله ور خواهد شد .