کد خبر: 1487
ف
نیکلای کاژانوف در گفتگو با ایراس: توسعه روابط روسیه با غرب همیشه بر رویکردهای مسکو در رابطه با خاورمیانه تاثیر خواهد گذاشت
دکتر نیکلای کاژانوف، استاد مدعو رشته اقتصاد سیاسی خاورمیانه در دانشگاه اروپایی سنت پترزبورگ و پژوهشگر وابسته در موسسه تحقیقاتی چتم هاوس انگلستان، در گفتگوی اختصاصی با موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس) به بیان دیدگاه ها و نظرات خود در خصوص سیاست خاورمیانه ای روسیه و همچنین تعامل این کشور با قدرت های منطقه ای در خاورمیانه و قدرت های فرامنطقه ای مانند ایالات متحده آمریکا پرداخته است.

دکتر نیکلای کاژانوف، استاد مدعو رشته اقتصاد سیاسی خاورمیانه در دانشگاه اروپایی سنت پترزبورگ و پژوهشگر وابسته در موسسه تحقیقاتی چتم هاوس انگلستان، در گفتگوی اختصاصی با موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس) به بیان دیدگاه ها و نظرات خود در خصوص سیاست خاورمیانه ای روسیه و همچنین تعامل این کشور با قدرت های منطقه ای در خاورمیانه و قدرت های فرامنطقه ای مانند ایالات متحده آمریکا پرداخته است. در ادامه، گفتگوی کامل موسسه ایراس با آقای دکتر  کاژانوف از نظر می گذرد.
 
 
چرا حضور روسیه، به لحاظ سیاسی و به لحاظ نظامی در چهار سال گذشته شدیدا افزایش یافته است؟
 
"ممکن است سوال ساده به نظر رسد ولی جواب آن واقعا پیچیده است. زمانی که در سال 2012، تقریبا از پنج سال پیش، سیاست خارجه روسیه شروع به دگرگونی اساسی کرد؛ تمامی این دوره پنج ­ساله طول کشید تا دگرگونی آن تکمیل شود. به علاوه، روسیه در طول این دوره از مراحل متعددی گذر کرده است. لذا مسکو بین سال های 2012 و 2015 متوجه شده است که باید در منطقه خیلی فعال باشد، اما تنها سعی کرد فعالیت­هایش را به تلاش­های دیپلماتیک محدود سازد. به همین دلیل، سعی کرد عمیقا وارد مسایل منطقه­ای نشود. اما وقتی در سال 2015 جنگ داخلی سوریه شروع به تهدید بقای دولت بشار اسد کرد، روسیه دریافت که باید تحرک بیشتری از خود نشان دهد. با وجود این، در طی دومین دوره، سال 2015 و سپتامبر همان سال، همچنان مسکو خود را کشوری در موضع دفاعی قلمداد می­کند. به همین خاطر، سعی داشت به آنچه که آن را در قالب دشواری­ های پیش­روی منافع سیاسی، اقتصادی و نظامی­ اش بود واکنش نشان دهد. روسیه تنها بعد از بکارگیری نیروی نظامی­ اش در سوریه در سال 2015، شروع به نشان دادن فعالیت زیاد از خود و پیشنهاد میانجی­گری کرد؛ و این مسایل برخی رویدادهای خاصی هستند که در منطقه خاورمیانه، که مستقیما با آن در ارتباط بود، رخ می­داد."
 
"بدین خاطر، برای مثال، اساسا می­توانیم دگرگونی این سیاست­گذاری را از موضع عدم دخالت به موضع سعی در شکل­ دهی وضعیت در سوریه یا، بهترین نمونه، در لیبی مشاهده کنیم. در حقیقت دلایل متعددی برای بروز این دگرگونی وجود دارد. اول از همه، قطعا بهار عربی بود که سبب بروز نگرانی­ های بسیار زیادی در بین سران روسیه شد. افزون بر این، رهبری روسیه معتقد بود آمریکایی­ها پشت پرده این جریان قرار داشتند و همین عقیده آنها را مجبور ساخت وارد این جریانات شوند تا از چیزی که آن را در قالب تهدیدی جهت شکست یا نابودی نهاد­های دولتی در خاورمیانه می ­پنداشتند جلوگیری کنند، مسئله ­ای که از دیدگاه روسیه می­توانست نمونه­ ای برای بی ­ثبات­ ساختن سایر مناطق، از جمله مناطق نزدیک روسیه یا خود روسیه، باشد. دومین دلیل، بازگشت ولادیمیر پوتین به کرسی ریاست جمهوری­ اش است. برخی ادعا می­کنند سیاست پوتین دقیقا همانند دوره ­های قبل ریاست جمهوری اش است، در حالیکه اینطور نیست. وی بیش از پیش از غرب ناامید شده است، دیگر به دنبال مصالحه با آنها نیست و می­خواهد ضربه شستی به قدرت­های غربی نشان دهد که سرگی لاوروف، وزیر خارجه، آن را درسی خوانده است که روسیه باید بعد از سقوط قذافی در لیبی و بعد از شروع بی­ ثباتی در سوریه آن را مد نظر قرار می­داد."
 
"و در نهایت، سومین دلیل به وضعیت اقتصادی روسیه مربوط می­شود. افت پیوسته و بحران­های مربوط به سقوط قیمت­های نفت، مسکو را وادار ساخت تا برای هر برگ اسکناس روسیه ارزش قائل شود و یکباره دریافت برای ادامه کار برخی از صنایع اش، و برخی بخش­های خاص، همکاری با خاورمیانه ضرورت یافته است. همچنین این درک وجود داشت که به منظور بهبود وضعیت بازار نفت و گاز، باید وارد گفتمان با بازیگران منطقه­ ای شود که مجددا باعث شد خاورمیانه در حلقه منافعش قرار گیرد. علاوه بر این، این مسئله تنها سبب علاقمندی همکاری روسیه با خاورمیانه شد. روسیه در رابطه­ اش با غرب، خاورمیانه را تنها ابزاری جهت تجارت می­ بیند."
 
نظم مطلوب برای روسیه در خاورمیانه، یا به عبارت دقیق تر، در «غرب آسیا» چیست و از چه مولفه هایی تشکیل شده است؟
 
"در حال حاضر، برای مثال، یکی از ویژگی­ های بارز حضور روسیه در منطقه خاورمیانه در مقایسه با زمان شوروی این است که روسیه برنامه ایدئولوژیک مشخصی برای این کار ندارد. یعنی روسیه، با توجه به حوزه سیاست، راجع به اینکه چه نوع آرایشی برایش مناسب خواهد بود نمی­ اندیشد. آیا روسیه می­داند در چه حوزه­ای می­تواند با خاورمیانه همکاری داشته باشد؟ من از این منظر، می­گویم مسکو شدیدا به خاورمیانه علاقمند شده است، منطقه­ ای که می­تواند سبب تحکیم حضور اقتصادی و سیاسی اش شود و همچنین تضمین نماید خاورمیانه مشکلاتی برای امنیتش، برای کشورهای پس از شوروی یا خود روسیه، ایجاد نخواهد کرد."
 
 آیا روسیه با شرایط فعلی نظم منطقه­ ای موافق است؟
 
"اوایل روسیه به طور مسلم موافق این وضعیت بود. برخی از صاحبنظران عقیده دارد که روسیه هم اکنون آمادگی پذیرش برخی تغییرات را دارد. قبل از اینکه از تجربیاتم حرفی بزنم، از بحث­هایی که با مقامات روسی داشته­ ام، باید بگویم. همچنان روسیه تمایل دارد کشورها و نهادهای فعلی خاورمیانه حفظ شوند؛ ولی اگر متوجه شود بروز برخی تغییرات خاص به نفع منافعش است، مانع­ تراشی نمیکند."
 
"با این حال، هرگونه تغییر شدید در مرزها را نمی توان متصور شود که هم اکنون بتواند رضایت روسیه را جلب کند. برای مثال، حتی در خصوص رفراندوم کردستان که اخیرا به وقوع پیوست، روسیه از ابراز هر گونه بیان صریحی خودداری کرد، با توجه به وجود منافع اقتصادی روسیه در کردستان عراق، روسیه یقینا بدش نمی­ آید روابطش را با کردها تقویت کند. ولی، در این بین، روسیه قادر نخواهد بود حمایتی رسمی و آشکار از استقلال آنها به عمل آورد، زیرا از طرفی، هر گونه تغییر در مرزها (منظورم تغییر رسمی مرزهاست، استقلال رسمی کردستان را در نظر داشته باشید) با حمایت روسیه باعث وارد آمدن صدماتی به منافع روسیه، به لحاظ روابطش با دیگر بازیگران، خواهد شد و از سوی دیگر، روسیه عقلش را از دست نداده است و به همین خاطر می­دانند استقلال رسمی کردستان سبب بی­ ثباتی منطقه به نفع مخالفان و به ضرر روسیه خواهد بود؛ و می­داند منطقه، جهت از میان برداشتن موانع امنیتی پیش ­روی مسکو، باید باثبات باقی بماند."
 
آیا روسیه از سرایت چنین جنبش های استقلال طلبانه ای به دیگر مناطق می­هراسد؟
 
"روسیه نگران هرگونه بی­ ثباتی در منطقه است، منظورم از این حرف این است که هر تلاشی جهت کسب استقلال در سایر کشورها قطعا سرمشقی برای بی­ثبات شدن این منطقه خواهد بود."
 
اجازه دهید از غرب آسیا به مسایل خلیج فارس وارد شویم. بعد از دیدار اخیر پادشاه عربستان از مسکو، سیاست­گذاری کلی روسیه راجع به خلیج فارس چه تغییری کرده و یا خواهد کرد؟
 
"بر خلاف آنچه که هم­اکنون برخی از تحلیلگران روسیه راجع به معنی تاریخی یا اهمیت تاریخی دیدار شاه سعودی می­گویند، راجع به ابراز هرگونه اظهار نظر این باره احتیاط به خرج می­دهم. به نظر من، روسیه به دنبال اهداف فنی زیادی است که بیشتر به وضعیت موجود بستگی داشته است. لذا، به خاطر شرایط اقتصادی سختش، برای مسکو بسیار اهمیت پیدا کرده است پول خلیج فارس را به اقتصاد روسیه تزریق نماید."
 
"همچنین جهت ایجاد هماهنگی کوشش­ها میان ریاض و مسکو در اپک و بازار نفت برای بهبود وضعیت فعلی قیمت­های نفت، مذاکره با عربستان سعودی مهم است. در پایان، کسب برخی حمایت­ها از جانب پادشاهی عربستان به خاطر تلاش­هایش در سوریه، شدیدا برای مسکو بااهمیت است. اما در همین بین، فکر می­کنم در خصوص پتانسیل نهفته در چنین پیشرفتی، رهبری روسیه مرتکب هیچ گونه توهمی نشده است."
 
"اول از همه اینکه به خوبی می­داند به لحاظ اقتصادی یا سیاسی نمی­تواند با آمریکا برای دوستی یا به تملک گرفتن عربستان به رقابت بپردازد. دوم، ویژگی­ های عربستان همگی به معادلات سیاسی گره خورده است؛ آنها از روسیه می­خواهند از ایران جدا شود یا اینکه رابطه­ اش را با آن کشور کاهش دهند که قطعا از سوی مسکو، که ایران را کشوری مهم در منطقه می­ داند، بالاخص به لحاظ باز­استقرار روسیه در منطقه در قالب یکی از بازیگران، قابل قبول نیست."
 
"اما در همین زمان، همانطور که بیان کردم، پیشرفت­ های فعلی می­تواند سبب شود روسیه به دنبال زبانی مشترک با پادشاهی عربستان بگردد. ولی اعتقاد ندارم که در آستانه ورود به صفحه جدیدی در پیشرفت روابط بین این دو کشور قرار داشته باشیم. روسیه می­داند که عربستان به این پیشرفت علاقمند است، زیرا پادشاه عربستان که به روسیه می­روند یعنی آنها هم به حل برخی اهداف فنی علاقمند هستند. برای محمد بن سلمان مهم بود نشان دهد خود و پدرش می­توانند در خصوص همکاری با سایر قدرت­ها به برخی موفقیت­ها در حوزه بین ­الملل دست یابند. برایشان مهم بود در خصوص وضعیت موجود در یمن با روسیه به توافق برسند، یا حداقل مطمئن شوند در مورد هرآنچه در یمن اتفاق می­افتد روسیه ساکت باقی بماند، و تا حدی آنها موفق شدند به این هدف برسند. و همچنین دستیابی به درکی مشترک در سوریه نیز برایشان مهم بود، چیزی که فکر می­کنم تنها تا حدی به دست آمده باشد."
 
نحوه تفکر کرملین راجع به قدرت نرم عربستان در آسیای مرکزی چیست؟ آیا این مسئله تهدیدی برای منافع روسیه تلقی می­شود؟ آیا چنین قدرت نرمی برای کرملین تهدید به شمار می­رود یا اصلا بدان توجه دارد؟
 
"من متخصص در امور آسیای مرکزی نیستم. ولی به­ عنوان متخصص در امور خاورمیانه یا خلیج فارس می­توانم بگویم یقینا عربستان حضوری ویژه در کشورهای آسیای مرکزی دارد. بعد از حصول پیشرفت­ هایی در این زمینه، آشکارا از عربستان تبعیت می ­شد. ولی به دو دلیل خواهم گفت چرا عربستان تهدید یا مانع اصلی برای روسیه به شمار نمی­ رود. اول از همه، در تفکر راهبردی روسیه به شکل مرسوم، این حضور غرب است که تهدید اصلی در برابر منافع روسیه تلقی می­ شود."
 
"دوم، فکر می­کنم با توجه به تاثیر مالی، درک روشنی وجود داشته باشد و به سختی می­توان بر اساس شرایط فعلی کشورهای آسیای مرکزی را به چالش کشید. تنها پیش­ شرطی که مسکو دارد این است که شهروندان عربستان باید از تامین مالی فعالیت­های تروریستی تعدادی از چنین گروه­هایی در آسیای مرکزی دست بکشند. اما حدسم این است که به این دلیل روسیه شروع کرده است یا در گذشته سعی کرد با پادشاهی عربستان به گفتگو بپردازد یا در جستجوی زبانی مشترک با مقامات عربستان بود که منافع بیشتری در گفتگوها برای روسیه وجود داشت و فعالیت­های کمتری که این کشور آنها را تهدیدی برای خود بشمارد، بروز می­داد. ولی به شکل خلاصه، معتقد هستم مسکو تا زمانی که تهدیدی علیه امنیت هر یک از کشورهای آسیای مرکزی یا خودش وجود نداشته نباشند، حقیقتا راجع به فعالیت­های عربستان در آسیای مرکزی نگران نخواهد بود."
 



در خصوص روابط اخیر ایالات متحده با روسیه، این موقعیت را تصور کنید که در بین بعضی سران و مقامات ایران نگرانی­هایی درباره بهبود روابط بین روسیه و ایالات متحده وجود دارد. اگر بخواهید برای کاستن از نگرانی­های مقامات ارشد ایران درباره این مسائل با آنها صحبت کنید، آیا می­توانید تضمین کنید که رابطه بین این دو قطب قدرت بر حضور ایران در سوریه تاثیر نمی­گذارد؟
 
"خب من نمی­توانم بگویم که این را تضمین نمی­کنم ولی از طرف دیگر هم نمی­توانم 100 درصد اطمینان بدهم، پس هیچ تضمین صد درصدی وجود ندارد. بگذارید برایتان توضیح بدهم چرا. از طرف منفی قضیه شروع می­کنم. توسعه روابط روسیه با غرب همیشه بر رویکردهای مسکو در رابطه با خاورمیانه تاثیر خواهد گذاشت. رابطه روسیه با بازیگران خاورمیانه به دلیل مقابله­ ی بزرگ یا بهتر بگویم شکاف بین سوریه و غرب به خوبی آغاز شد و این روابط برای مسکو به معنای اهرم مهمی برای کاهش تاثیر منفی این مقابله بر اقتصاد روسیه و منافع سیاسی روسیه بود و همچنین به معنای ایجاد اهرمی مشخص برای تاثیرگذاری بر غرب بود."
 
"پس توسعه و اهمیت این پیوندها همیشه بر پویایی روابط روسیه در خاورمیانه تاثیر می­گذارد. دوم اینکه شیوه رهبری روسیه شدیدا عملگراست. روسیه متوجه است که همکاری با ایران قطعا اهمیت دارد. حتی از همکاری با تعدادی دیگر از بازیگران منطقه بیشتر اهمیت دارد. ولی برای حل کامل این مشکل، باید با جامعه بین­المللی که ایالات متحده هم جزئی از آن است صحبت کنیم. و از این نقطه نظر، تاثیر ایالات متحده بر این مذاکرات بر رویکرد روسیه در رابطه با همکاری با ایران نیز تاثیر می­گذارد."
 
"در نهایت، روسیه رویکرد حساسی در رابطه با خاورمیانه اتخاذ کرده است که بر اساس اصل ایجاد تعادل بین بازیگران اصلی منطقه است. پس این بدین معناست که روسیه باید به نحوی روابطش را با ایران و با دنیا متعادل کند. پس این امر محدودیت­های مشخصی را نیز بر همکاری روسیه با ایران اعمال می­کند. همه ما دیده­ایم این امر چه تاثیری بر مذاکراتی می­گذارد که وزاری خارجه روسیه و آمریکا در مورد شدت آن در جنوب سوریه توافق کردند و ایران را مستقیما در این مذاکره دخالت ندادند. این روی منفی قضیه بود، اکنون روی مثبت آن را بیان می­کنم."
 
"اول از همه، قطعا دیدگاه روسیه نسبت به خاورمیانه و ایران تغییر عمیقی کرده است. ما این موضوع را درک می­کنیم و از قضیه­ی بهار عربی که از ایران و خاورمیانه به عنوان کالای تبادلاتی در روابط سوریه با غرب استفاده کردند، درس گرفتیم. این منجر به ایجاد موقعیتی شد که غرب به روسیه خیانت می­کرد ولی تاثیر روسیه بر خاورمیانه نیز در حال کاهش یافتن بود. پس آن موقعیت برد – باخت یا برد – برد نبود بلکه برای روسیه دو سر باخت بود. روسیه در حال از دست دادن جریان غربی و جریان خاورمینه ­ای بود."
 
"و به این نتیجه رسیدیم که وقتش رسیده از طرف دیگری به منطقه نزدیک شویم و این روابط را از جهت حفظ منافع روسیه در منطقه درک کنیم. پس به همین دلیل است که اعتقاد ندارم اگر به زودی پیشرفتی در روابط روسیه و آمریکا به وجود بیاید، نتوانیم انتظار داشته باشیم روابط روسیه با قدرت­های خاورمیانه رشد کند و به وضعیت پیش از سال 2012 برگردیم. روسیه آماده همکاری با کشورهاست ولی نه به دلیل منافعش در غرب."
 
"دوم اینکه منافع دیگری در حال پیدایش است که به بخش گاز و نفت، به منافع سوریه در صنعت هسته­ای و به تولیدکنندگان تسحیلات نظامی روسیه مربوط می­شود که شامل همکاری با کشور ایران است و در نهایت، باید صادق باشیم: ما نباید در روابط دوطرفه پوتین، انتظار هیچ تهییجی داشته باشیم. این به دلیل ناامیدی پوتین از غرب نیست و دیگر به این دلیل نیست که ترامپ قول ­های انتخاباتی ­اش را در رابطه با بهبود روابط با روسیه عملی نکرد، بلکه به این دلیل است که آمریکا، تیم رئیس جمهوری روسیه و عدم اعتمادش به غرب را سمی می­داند. پس می­توانیم بگوییم که بدون اینکه پوتین صحنه سیاست را ترک کند و تیمش با افراد دیگری تعویض شود، غرب در جهت بازسازی روابطش با روسیه تلاشی نخواهد کرد. این طبیعتا بدین معناست که روسیه مخالف غرب باقی می­ماند و همکاری اش با غرب بستگی به موقعیت خواهد داشت. آیا روسیه با ایالات متحده مذاکره خواهد داشت؟ بله ولی تا حد مشخصی."
 
می­دانیم که بین اسرائیل و فلسطین مذاکراتی آغاز شده ولی بین گروه های فلسطینی، بحثی درباره ­ی توافق مذاکراتی وجود دارد. سوال من این است که روسیه برای تاثیرگذاری مثبت یا منفی بر چنین مذاکرات صلحی بین اسرائیل و فلسطین، چه ابزاری در دست دارد؟
 
"روسیه به صورت رسمی از «راه حل دو دولتی» حمایت می­کند ولی از نظر من روسیه به فرآیند مذاکره بیشتر از نتیجه­ ی آن علاقه دارد. زیرا مسئله­ ی فلسطین تنها نقش مهم این کشور در عرصه بین المللی را به روسیه یادآوری می­کند. و اگر بخواهیم این مسئله را تا فعالیت­ های روسیه در رابطه با فلسطین و مناقشه­ ی فلسطین پیگیری کنیم می­بینیم که این فعالیت­ها در بیشتر موارد با جامعه­ی بین المللی تشدید شده است."
 
"اما همه ابتکار­عمل­ های روسیه حول استقلال می­ چرخد و قصد حل این مسئله را دارد ولی جامعه بین ­المللی علاقه ­اش را به بحث درباره این موضوع از دست می­دهد و روسیه نیز یک گام به عقب برمیدارد. دوباره می­گویم از نظر من پیدایش کشور مستقل فلسطین برای ما مشکلات بیشتری بوجود می ­آورد زیرا کشور جدیدی می­شود که به حمایت احتیاج دارد و پیداش آن در روابط اسرائیل و فلسطین نیز مشکل ایجاد می­کند. روسیه باید واقعا در این کشمکش یک طرف را انتخاب کند. اگر روسیه کاملا از فلسطین حمایت کند، این امر بر علاقه روسیه به اسرائیل، که بسیار بیشتر است، تاثیر می­گذارد. پس از این نقطه نظر، روسیه ترجیح می­دهد نقش یک میانجی را بازی کند که بر هیچ یک از دو طرف کشمکش، فشاری وارد نمی ­آورد."
 
می ­دانید که روسیه تنها کشوری است که پیوندها و روابط دیپلماتیک کاملی با همه کشورهای خاورمیانه دارد. آیا این برای روسیه خوب است یا سیاست­ های آن را تضعیف می کند؟

 
"سوال بسیار خوبی است. زیرا از یک طرف، قطعا توانایی روسیه در مذاکره با همه قطب­های قدرتمند در خاورمیانه ارزشمند است. پس این امر روسیه را در نقش یک میانجی قرار می­دهد که برای بازیگران قدیمی منطقه بسیار جذاب است. به عنوان مثال می­توانید ببینید که عربستان سعودی، اسرائیل و تا حد مشخصی ترکیه هنوز روسیه را تا حدودی قدرت بزرگی می­بینند که می­تواند با ایران یا سوریه مذاکره کند، درحالیکه برای مثال، ایران را یک طرف کشمکش در نظر می­گیرند. پس روسیه از این موقعیت در سوریه بهره می­برد. همچنین روسیه می­خواهد از این موقعیت استفاده کند، که کشوری است که می­تواند با همه صحبت کند تا اهمیتش را در عرصه بین­المللی به عنوان یک میانجی افزایش دهد و می­خواهد به غرب بگوید که «نگاه کنید، شما نمی­توانید بدون ما مشکلات را حل کنید. ما به شما کمک می­کنیم زیرا می­توانیم با تهران، دمشق و همه همتایانمان همزمان صحبت کنیم.» ولی این امر یک روی منفی نیز دارد، استراتژی مذاکره با همه ما را ملزم می­کند بین همه تعادلی ایجاد کنیم."
 
"پس این امر همکاری روسیه با بازیگران منطقه را دچار محدودیت­ هایی می­کند. اینکه ظرفیت روسیه برای توسعه روابطش با یک بازیگر منطقه صرفا به توسعه این رابطه بستگی دارد، بر رابطه روسیه با یک قدرت سوم تاثیر منفی می­گذارد. پس به همین دلیل روسیه به مذاکره با ایران و توسعه روابطش با ایران علاقه­مند است ولی این مذاکره همیشه محدود خواهد بود تا بر روابط روسیه با اسرائیل یا مثلا کشورهای عضو شورای همکاری خلیج­ فارس تاثیر منفی نگذارد. ولی این ماجرا روی دیگری نیز دارد، یعنی عربستان سعودی نیز هیچوقت جدایی روسیه از ایران را نمی­بیند."
 
ما می­دانیم که ایران نه تنها از نظر نظامی بلکه همچنین در مبادله اقتصادی و سیاسی، پیوندهای نزدیکی با روسیه دارد و امیدوار است چنین پیوندها و روابطی را توسعه دهد. از طرف دیگر، عربستان سعودی نیز پیوند خوبی با روسیه دارد و اخیرا ثابت کرده است که میخواهد روابطش را بهبود بخشد. پس چرا روسیه نقش یک میانجی را بین ایران و عربستان صعودی بازی نکرده تا کشمکش آنها را حل کند؟ آیا روسیه علاقه­ ای به حل این کشمکش ندارد؟
 
"تا آنجایی که من می­دانم هنگامی که مقامات سعودی شیخ نمر باقر النمر را اعدام کردند و این مقابله ی بازجویانه بین ایران و عربستان سعودی آغاز شد، روسیه خود را به عنوان یک میانجی مطرح کرد ولی روسیه یک قدرت فشارآورنده نبود. بنظر من در این موقعیت، نفوذ روسیه باید به عنوان یک تابع تنظیم شود. آنها تنها هنگامی بازی کردن نقش یک میانجی را در نظر می­گیرند که به موفقیت این واسطه ­گری اعتقاد داشته باشند. متاسفانه آنها حل این مشکل را در حال حاضر سخت می­دانند. و چیز دیگری نیز که در اینجا بر موقعیت روسیه تاثیر می­گذارد، نحوه ­ی دیده شدن روسیه در خلیج فارس است."
 
"منظورم این است که اولا عربستان سعودی و بعد امارات متحده باور دارند که روسیه متحد ایران است و به همین دلیل کاملا به روسیه اعتماد ندارند. مخصوصا اینکه مسکو سرسختانه همه پیشنهادات عربستان سعودی در رابطه با ترک و رهایی ایران را رد می­کند. پس این موقعیت از چیزی که روسیه ترجیح می­دهد مشکل­ تر و ظریف ­تر است. این موقعیتی است که روسیه نمی­تواند به عنوان یک قطب قدرت موفق از آن بیرون بیاید."


مطلب فوق مربوط به سایر رسانه‌ها می‌باشد و اندیشکده مطالعات جهان اسلام صرفا آن را بازنشر کرده است و به معنای تایید محتوای آن نیست.


 


مرتبط ها
ارسال نظر
chapta
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد .
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص ،قومیت ها ،عقاید دیگران باشد و یا با قوانین کشور وآموزه های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.

جریان صدر چگونه جریانی است؟

ابعاد تشکیل اتاق عملیاتی در کرانه ی باختری

اسرائیل دنبال جنگ یا تخلیه فشار

چالش های پیش روی وزارت خارجه ی دولت سیزدهم در منطقه غرب آسیا

یمنی ها و عملیات های آفندی

عراق نا امن با امنیتی ترین نخست وزیر

کپی بایدن از سیاست ترامپ

انسداد در لبنان، بحران در عراق

اردوغان و خواب مجدد برای شمال سوریه و عراق

ابعاد سفر مخفیانه ی پوتین به سوریه چه بود

پاسخ ایران به یک ترور چگونه است؟

آیا داعش در افغانستان زنده می ماند؟

عملیات تروریستی دانشگاه کابل کار کیست؟

ترامپ و انتخابات؛ کارزار فشار حداکثری یا چانه زنی منطقه ای

کریمی: کار فرهنگی یک تخصص است

آیا صهیونیست ها ایران را محاصره می کنند؟

اسد و چرایی انتخاب کابینه ی جدید

ماجرای لبنان، انفجار با تبعات بسیار زیاد

سازوکار عملیاتی جدید داعش

الکاظمی و موج جدید دستگیری های داعش

ماجرای یک نخست وزیر

سهم مدعیان قدرت در آینده دولت افغانستان

آینده یمن؛ از میدان مقاومت تا میز مذاکره!

پس از خروج آمریکا

سناریوهای آمریکا در عراق چیست؟

آیا اردوغان معادلات شمال سوریه را برد؟

فراتحلیلی بر سه سخنرانی اخیر دبیرکل حزب الله لبنان

آیا کشتی ساعر به خلیج فارس می آید؟

توان بازدارندگی ایران در برابر ائتلاف آمریکا چیست؟

بازی جدید امارات در خلیج فارس و دریای عمان

بازی جدید واشنگتن در بغداد

چالش های پیش روی سنتکام در منطقه

موشک های غزه و هدف های کور تل آویو

ناآرامی الجزایر و چند نکته مهم

چالش های انقلاب در بحرین

چالش های پیش روی منطقه در نگاه محور مقاومت

تغییرات در کابینه عربستان برای فرار از شکست خاشقجی

سفیر دبیر شورای امنیت به افغانستان؛ چند نکته مهم

تغییر ساختار دستگاه اطلاعاتی عربستان

روی آوردن آمریکا به جنگ شناختی

پیامدهای حضور مثلث جنگ طلب‌ها در کابینه ترامپ

تشکیل اتحادیه دریای سرخ، فرار از تنگای ژئوپلتیک

تنش در انتخابات پارلمان افغانستان

پاکستان، بازیگر جدید یمن

افزایش تنش میان ترکیه و آمریکا در سوریه

آیا اردن اولین کشور عربی است که به سمت سوریه می رود

شکایت از ولیعهد ابو ظبی در فرانسه

ابی زید، سفیر جدید آمریکا در عربستان

سفر مهم معاون وزیر خارجه آمریکا به پاکستان

تنش در کابینه تونس

چرخش سودان به سمت ترکیه

سد مقابله با داعش در افغانستان شکست؟

ضرورت استفاده از ظرفیت اجلاسیه دی 8

استعفای مقامات سازمان ملل در امور سوریه

فرآیند رو به رشد دموکراسی در انتخابات اخیر عراق

خط تماس، بازی جدید آمریکایی ها با ایران

افزایش عملیات نظامی آمریکا در افغانستان

سه گزینه جدی ریاست جمهوری عراق

تحویل سامانه دفاعی اس 300 به سوریه

حضور مقام بلند پایه ناتو به عنوان نماینده سازمان ملل در عراق

دوحه در برابر یک تصمیم سخت

افغانستان نا امن تر

روی آوردن دولت ترکیه به شرق

باز بودن دست دولت سوریه در برخورد با گروه های تروریستی

آشتی ملی با فرمان قاهره

سفر وزیر خارجه عمان به اسرائیل

دستاوردهای سفر سردار سرلشگر باقری به پاکستان

چند نکته مهم پیرامون شهادت رئیس جمهوری یمن

عربستان و سناریوی ضد ایرانی در عراق

پایان اشغالگری دائم بر جولان

مهره چینی اردوغان

شمال ایران، تهدید جدید برای تهران

آذربایجان مقصد اولین سفر اردوغان

تنش میان دوستوم و اشرف غنی

درگیری واشنگتن - دمشق

مذاکرات میان کابل - اسلام آباد برای صلح در افغانستان

سفر نخست وزیر اسرائیل به پایتخت یک کشور عربی

آینده سوریه در نشست ژنو

ماندن یا نماندن اردوغان

تکذیب خروج ایران از سوریه توسط مقامات سوری