یک: از 1996 که در افغانستان دولت مرکزی با مدیریت طالبان شکل گرفت، نگاه های مختلفی به این گروه ایدئولوژیک وجود داشت. بعضی از تحلیل گران این گروه را به کل بایکوت کردند و بعضی دیگر آن را به عنوان یک دولت مرکزی پذیرفتند. در همان ابتدای شکل گیری دولت طالبان، دست هایی وجود داشت که ایران را وارد جنگ با طالبان کنند و به اسم کشتار سرکنسولی ایران در مزار شریف، طالبان را یک طرف درگیری ها با ایران قرار دهند و با وسط کشیدن ایران در پرونده امنیت ملی افغانستان، تهران را درگیر یک چالش منطقه ای کنند. در حالی که مشخص شد این عملیات از سوی طالبان نبود و بعضی از گروه ها به دنبال نابود سازی روابط طالبان با دولت های همسایه هستند. با این حال دولت آمریکا به اسم مبارزه با تروریسم و حمله به القاعده، دولت طالبان را سرنگون کرد و عملا پس از 17 سال جنگ نه تنها القاعده از بین نرفت که گروه های تروریستی در افغانستان با رشد چشمگیری مواجه شدند و به تازگی نیز داعش به اسم مبارزه برای تشکیل دولت اسلامی، برای مقابله با عناصر طالبان و همچنین دولت افغانستان عضو گیری می کند. رشد داعش در افغانستان نگران کننده است و متاسفانه گروهی از طالبان جدا شدند و به داعش پیوستند. اختلافات ایدئولوژیک داعش و طالبان کار را به جایی رسانده که داعش فتوای قتل فرماندهان طالبان و ضرورت جهاد با طالبان را صادر کرده است. از طرفی بسیاری از بدنه اجتماعی طالبان پشتِ فرماندهی آن مانده اند و از نفوذ داعش جلوگیری می کنند. هر دوی این موضوعات به مسائل و چالش های حوزه داخلی افغانستان افزوده و ضریب امنیت ملی این کشور را کاهش داده است. به تعبیر دیگر آمریکا نه تنها برای افغانستان امنیتی نیاورد بلکه با قدرت یافتن القاعده، این گروه توانست در افغانستان رشد کند و با اسم و پرچم داعش مناطقی را اشغال کند. کنشی که در عصر طالبان به دلیل اختلاف سلایق و عقیده با این گروه هرگز رخ نمی داد.
دو: در نگاه بسیاری از تحلیل گران تفاوتی میان گروه های سلفیت، سلفیت تکفیری، سلفیت جهادی، وهابیت و حتی وهابیت تکفیری وجود ندارد. در حالی که ایدئولوژی این گروه ها بسیار متفاوت است و در پذیرش و اجرای احکام نگاه های متفاوتی دارند. برخورد طالبان با دیگر مذاهب اسلامی قطعا با داعشی که جز قتل چیز دیگری را نمی پذیرد متفاوت است. با آغاز خلافت داعش در عراق و سوریه گروهی از عناصر طالبان و القاعده که در افغانستان باقی مانده بودند جذب داعش شدند و با این گروهک تروریستی پیمان بستند. در حالی که طالبان به عنوان مسئول امارت اسلامی افغانستان هر نوع حضور داعش به عنوان دولت اسلامی را بر نتابید و فتوای جهادی علیه این گروه صادر کرد. فتوایی که به نابود ساختن داعش بسیاری از مناطق جنوبی منجر شد. شکل گیری و قدرت گیری دوباره طالبان و جدا شدن بخشی از طالبان نشان می دهد، این سازمان برای پیشرفت و ارائه سناریوی جدید در افغانستان برنامه دارد و توانسته با همکاری سرویس های اطلاعاتی غربی در شمال افغانستان دست به سلسله عملیات هایی بزند.
سه: نکته دیگری که در تفاوت داعش و طالبان قابل فهم است، حد درگیری این دو گروه با آمریکا در افغانستان است. داعش در بسیاری از مواقع شعار مبارزه با آمریکا سر می دهد اما طبق اطلاعات و اسناد موجود، سرویس اطلاعاتی آمریکا با انتقال فرماندهان داعش از شامات به افغانستان موجب تقویت شاخه داعش افغانستان شده است در حالی که طالبان هر نوع حضور آمریکا در افغانستان را بر نمی تابد و تا اخراج آمریکا از این کشور می ایستد. طالبان نشان داد علاوه بر ایستادگی در برابر آمریکا ، عزم جدی برای مبارزه با این کشور دارد و از سال 2001 به این سو بدون هیچ توقفی منافع ایالت متحده را در افغانستان با چالش مواجه ساخته است. هرچند روند آشتی ملی در افغانستان طولانی شده است، اما بسیاری از تحلیل گران معتقد هستند این روند به دلیل مبارزه طالبان با آمریکا و بی پروایی نیروهای متجاوز در افغانستان بی نتیجه خواهد ماند.
چهار: فارغ از دو عنصر نگاه ایدئولوژیک و روش مبارزه با آمریکا ، تفاوت دیگری میان طالبان و داعش وجود دارد. طالبان با فراخوان جوانان افغانستانی با دگردیسی و تغییر دین به شدت مخالفت می کند در حالی که بسیاری از احکام داعش در سطح اسلام بدون پشتوانه فتوایی و روایی است و در تمام مذاهب اهل سنت به عنوان یک بدعت از آن یاد می شود. طالبان توانسته بخشی از اهل سنت افغانستان را با خود همراه سازد اما داعش جذبش بیشتر با ارعاب و ترس از کشته شدن بود. تفاوتی که می تواند همچون مناطق شامات برای داعش در افغانستان چالش برانگیز باشد. عدم قتل فرق اسلامی دیگر توسط طالبان بر خلاف داعش تفاوت مهم این دو گروه در افغانستان است. طالبان به اسرا، افراد مناطق تحت کنترل و ... نگاهی متفاوت دارد و داعش بیشتر از این افراد به دنبال بهره برداری ساختاری و حفظ سازمان امنیتی خود است. در حالی که طالبان نگاهش به این مناطق، نگاه بازگشت به قدرت و تشکیل دولت است. همه این موارد سبب شده است تا طالبان در حوزه اجرا و رفتار فرق اساسی با داعش داشته باشد. به عبارت دیگر باید اذعان کرد طالبان، داعش نیست و متاسفانه به غلط این دو گروه با یکدیگر مقایسه می شوند.
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص ،قومیت ها ،عقاید دیگران باشد و یا با قوانین کشور وآموزه های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.