«حسن شندی» سخنگوی کرد کنفرانس «نجات عفرین» با اشاره به اینکه «عفرین» تابع استان «هاتای» ترکیه میشود، عنوان کرد؛ شهر عفرین واقع در شمال سوریه تابع استان «هاتای» ترکیه خواهد شد و آنکارا برای بازسازی و اداره امور این استان کارگزار تعیین خواهد کرد.
به گفته شندی، کنفرانس «نجات عفرین» اواخر اسفندماه گذشته با حضور ۱۰۰ تن از شخصیتهای کرد، عرب، علوی و ایزدی برگزار و منجر به تشکیل شورایی متشکل از ۳۵ تن شد. ۲۴ تن از اعضای این شورا کرد، هشت تن عرب، یک تن علوی، یک تن کرد ایزدی و یک تن ترکمان است. شندی با بیان اینکه ترکیه برای عفرین کارگزاری تعیین خواهد کرد تا اداره این شهر را برعهده بگیرد و همچنین قائم مقامی به عفرین خواهد فرستاد، ادامه داد: هنوز این کارگزار مشخص نیست. وی تصریح کرد: آنکارا علاوه بر اداره این شهر اقداماتی نیز در راستای امنیت آن اتخاذ کرده و نیروی پلیس متشکل از ۴۵۰ نظامی تشکیل شده است.
الحاق «عفرین» به استان «هاتای» ترکیه در حالی از سوی رسانههای طرفدار دولت ترکیه مطرح میشود که در دهه 40 میلادی ترکیه بخشی از منطقه اسکندرون سوریه را با عنوان «میثاق ملی» به کشور خود وصل کرد و با این اقدام معتقد است بخشهایی که در زمان عثمانی متعلق به ترکیه بوده است باید به این کشور برگردد. «استان هاتای» نام یکی از استانهای ترکیه به مرکزیت شهر انتاکیه است که به «سنجاق اسکندرون» معروف شده است .
«سنجاق اسکندرون» یکی از مناطق سوریه در زمان معاصر بوده که با وجود اینکه در سال ۱۹۳۹ به ترکیه الحاق شد برای سوریها استان پانزدهم به شمار میرود. در سال ۱۹۳۹ قیمومت فرانسه بر سوریه منطقه اسکندرون که سرزمینی با ساکنان عربی بود و جمعیت ترکها فقط 39درصد از جمعیت تشکیل میداد را به دولت ترکیه واگذار کرد و نیروهای خود را از این منطقه بیرون کشید. نیروهای ترک وارد این منطقه شدند و آن را جزو ترکیه تحت نام استان هاتای خواندند. این اقدام موجب خشم عرب زبانهای جهان و بهویژه مردم سوریه و اهالی اسکندرون شد. شاید این سؤال مطرح شود که با طرح موضوع الحاق عفرین شاید دیگر بخشهای سوریه که تحت اشغال ترکیه است در انتظار چنین رویدادی باشند. مطرح شدن الحاق عفرین به ترکیه در حالی مطرح میشود که مقامات ترکیه پیش ازاین از عدم استقرار و ماندنشان در عفرین خبر داده بودند. از این رو «یکری ایشیک» معاون نخستوزیر ترکیه اخیراً اعلام کرده بود که این کشور قصد ندارد در عفرین بماند. حال باید دید در دیدار رؤسای جمهوری و وزرای خارجه ایران و روسیه که برای شرکت در دور دوم نشست سران سوچی برای مذاکره در خصوص تحولات سوریه به آنکارا در روزهای پیش رو حضور مییابند چه تدابیری در این باره اتخاذ خواهد شد.
کما اینکه «محمد جواد ظریف» وزیر خارجه کشورمان برای شرکت در این نشست سه جانبه در صدر یک هیأت سیاسی عصر دیروز سهشنبه راهی آنکارا شد تا مناسبات سیاسی و اقتصادی مقامات ارشد را بیشتر ارزیابی نماید.
نخستین نشست سران سه کشور در این قالب اول آذرماه 96 در شهر ساحلی سوچی روسیه برگزار شد و اکنون باید منتظر بود و دید آیا وصل شدن عفرین به سنجاق اسکندرون به واقعیت تبدیل میشود یا سایه چتر عثمانی از این منطقه دور خواهد شد.
ترکیه، میزبان چالشهای پیش روی سوریه
در حالی مذاکرات آستانه به آنکارا رسید که ترکیه با اشغال بخش مهمی از سرزمین سوریه و منطقه عفرین به دنبال افزایش سطح چانه زنی سیاسی در مذاکرات سه جانبه ضامنین آتش بس است. در این بین ترکیه با دقت به رصد میدان مبادرت میورزد و روسها نیز در عفرین پشت شهروندان سوری را خالی کردند و بررسیها نشان میدهد روسها در این موضوع برخلاف دیگر تجاوزات زمینی موضعی مشخص و صریح نداشتند. البته حضور ترکیه در سوریه بر اساس مذاکرات پشت پرده آمریکا با ترکیه است تا طرح ترامپ برای خروج از منطقه با جایگزینی ترکها همراه شده و هزینه جنگ سوریه از دوش آمریکا بر دوش اردوغان سنگین شود. کاری که آمریکا در دوشیدن بن سلمان در جنگ عراق انجام دادند و هزینه انتخابات سال جاری عراق را بر دوش عربستان تحمیل کردند تا دلارهای سعودی به کمک بعضی احزاب عربی عراق بیاید. به عبارت دیگر مذاکرات آنکارا از یک سو با پرونده عفرین مواجه است و از سوی دیگر طرف روس با حضور در میدان غوطه تمام معادلات منطقهای آنکارا را بههم زد.
آزاد سازی غوطه شرقی میتواند دست روسها را در مذاکرات نسبت به طرف ترک بالا برده و مسیر پیش روی درگیری نیابتی آمریکا_ روسیه را به یک چالش جدید تغییر دهد. آمریکاییها پیشتر مایل بودند در این مذاکرات حضور داشته باشند اما برآوردهای ترامپ نشان میدهد واشنگتن تمایلی بر تمرکز بر مسأله سوریه ندارد و میخواهد سبد هزینه کردهای منطقهایاش را بین دو دولت ترکیه و عربستان تقسیم کند. در این صورت بحرانهای مالی واشنگتن کمتر میشود و ترامپ راحتتر میتوان به چالشهای ضد ایرانیاش بپردازد. سؤال اینجاست آیا در این مذاکرات طرف ایرانی بیبهره برمیگردد؟ و آیا مذاکرات آنکارا قرار است برای ایرانیها منفعتی داشته باشد؟حضور ایران در مذاکرات آستانه، دور زدن مذاکرات دوستان به اصطلاح ملت سوریه و مذاکرات طرفهای آمریکایی است. در این مذاکرات بازیگری ایران برای کاهش سطح درگیریها در سطح دیپلماتیک و جلوگیری از تسلیح گروههای تروریستی و تأکید بر مبارزه با القاعده، داعش و جبهه النصره است. موضوعی که با تأکید چندین باره ایران مبنی بر مذاکرات سوری_ سوری اعلام شد و به دمشق نیز منتقل شده و بر همین اساس ایران در این مذاکرات همراه شد. تأکید مسوولان ایرانی مبنی بر هماهنگی کامل با دمشق به معنای غیر قانونی بودن جایگزینی دولت انتقالی بدون نظر مردم سوریه است. این موضوع چند راهبرد اساسی را پیش روی طرف ایرانی گذاشته است:
1- تأکید چند باره جمهوری اسلامی ایران بر سرنوشت سوری- سوری بحران اخیر نشان از نقش آفرینی ایران بر اهمیت به کشورهای منطقه و اطمینان سازی برای سران دولتهای منطقهای مبنی بر احترام حقوق متقابل است. مسألهای که میتواند دول محیط پیرامونی ایران را در پروندههای آتی با تهران همراه سازد و اعتماد کشورهای منطقهای را برای تهران به دنبال داشته باشد. همگی میدانیم مذاکرات ترامپ و تغییرات در سطح سیاست خارجی و امنیتی این کشور برای فشارها بر تهران است و اعتماد سازی با همسایگان یکی از راههای شکستن حصار تحریمی جدید است. حضور ایران در این مذاکرات یک پیام مستقیم به جهان دارد و آن توجه ایران به ساختار قدرت مردمی در تغییرات منطقهای است.
2- از دست ندادن سرمایهگذاریهای انجام شده ایران در سوریه دیگر دستاورد و راهبرد اساسی ایران در مذاکرات آنکارا است. سرمایهگذاری جمهوری اسلامی ایران برای حفظ امنیت محیط پیرامونی، مقابله با تروریسم و رصد گروههای تروریستی در فرای مرزها از سال 2011 به این سو بینظیر و کم نظیر بود و بسیاری از سران کشورهای دنیا از مهار تروریسم منطقهای با کمک تهران سخن گفتند. این سرمایهگذاری حالا باید به ثبات و تقویت دولت مرکزی سوریه کمک کند و نباید رها شود. حضور ایران در این سطح از دیپلماسی به معنای کاهش درگیریهای نظامی و جلوگیری از قدرتیابی گروههای تروریستی و کنار تضعیف دولت مرکزی است. مسألهای که میتواند در چشمانداز آتی منطقهای ایران نقش آفرین باشد و ایران را به یک بازیگر امنیت پایدار تبدیل کند. مسألهای که در پرونده قطر موجب افزایش اعتماد دوحه به تهران شد و روابط طرفین را
بهبود بخشید. دیگر منفعت حضور ایران در این مذاکرات ممانعت از شکلگیری بحرانهای پشت پرده است. حضور ایران به عنوان بازیگر منطقهای موجب شده تا دو طرف بر سر منفعت شخصی بحثی را به یک سو نکشانند و ملت سوریه و محور مقاومت در این بین دیده شود. حضور ایران صرفاً به معنای حضور تهران نیست. حضور محور مقاومت در ابعاد منطقهای است. ابعادی که از تهران تا بیروت و غزه کشیده شده است. بازیگر اصلی این محور هم دولتهای مرکزی عراق، سوریه، لبنان و حتی یمن است. مشروعیت دهی به محور مقاومت در مجامع بینالمللی ضمن کاهش فشارهای خارجی به این محور میتواند سبب تقویت بازیگری مقاومت در سایر پروندههای درگیر شود. پروندههایی چون مبارزه با تروریسم، دفاع از سرزمین فلسطین، شکستن محاصره بحران انسانی در یمن و مواردی از این دست که هر یک عزم بینالمللی و بازیگران متعددی را طلب میکند. مذاکرات آنکارا چالشهای پیش روی سوریه است. این مذاکرات میتواند طرحهای پیش روی دولت سوریه را بررسی کند و امنیت را به منطقه برگرداند. باید منتظر ماند و دید موضعگیریها بر سر عفرین چگونه است و طرف ترک قرار است با عفرین چه برگ برندهای را روی میز مذاکرات رو کند. البته درگیریها در ادلب و غوطه نیز برگ برنده دولت سوریه در این مذاکرات است که با طرفهای ایرانی و روس مطرح میشود. نکته مهم تأکید طرفهای روس و ایرانی بر مسیر آتش بس و پایبندی طرفهای درگیر بوده که متأسفانه تروریستها به این مسأله دقت ندارند و هر باره ناقض آتش بس هستند.
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص ،قومیت ها ،عقاید دیگران باشد و یا با قوانین کشور وآموزه های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.